Blog
.اینجا درباره “یادگیری” و مشکلاتش مینویسم
گام اول در تقویت مهارت شنیداری (لیسنینگ)
گاهی اوقات مشکلاتی که زبان آموز در مورد مهارت شنیداری (لیسنینگ) انگلیسی داره، خارج از بحث های دانش زبان انگلیسی، مربوط به نحوه گوش دادنش هست. چطور این مسئله میتونه تاثیرگذار باشه؟ اگر زبان آموز یا حتی مدرس زبان انگلیسی هستید و موقع گوش دادن (لیسنینگ) چالش داشتید، ادامه مطلب رو بخونید و بهم بگید که تا چه حد با من موافقید.
من در اینجا مثال مکالمه بین افراد رو آوردم ولی در حقیقت این موضوع هر نوع فعالیت شامل شنیدن رو در بر میگیره. تا به حال شده که موقع صحبت کردن به زبان انگلیسی یا زبان مادری با دیگران احساس کنی که طرف مقابلت به تنها چیزی که گوش نمیده حرفهای تویه و اصلا انگار صدای تو رو نمیشنوه؟ همه ما شده یکبار این حس رو تجربه کردیم و در اون لحظه شاید احساس من سرخوردگی و یا حتی عصبانیت هم داشتیم. طرف مقابل متوجه حرف های ما نشده چون جوابی که داده به هیچ وجه متناسب و در راستای صحبت های ما نبوده و حداقل پیامی که به ما منتقل میکنه این هست که این مکالمه تا اینجا خوب پیش نرفته!
اما چرا این اتفاق میوفته؟ دلیل مشکل خارج از این دو حالت نیست که یا گوینده به درستی نتونسته منظورش رو بیان کنه و یا اینکه شنونده به قدر کفایت توجه به خرج نداده و اصولا شنونده خوبی نبوده ( به قول زباان آموزا لیسنینگ ش خوب نیست 🙂 ) ! بسته به اینکه ما در کدوم طرف این مکالمه قرار داشته باشیم ممکنه وزن یکی از طرفین رو بیشتر در نظر بگیرم و حق رو به خودمون بدیم. اما یک نکته بسیار مهم در این جریان وجود داره که خیلی بهش توجه نمیشه و اون تعریف “شنونده خوب” و در نظر گرفتن “نوع شنیدن” شنونده است
اگر گوش دادن کار راحتی بود و همه انسانها قدرت گوش دادن مساوی داشتند، کار سخنران ها تا این حد سخت نبود. اما حقیقت اینه که همه ما آدم ها شبیه به هم گوش نمیدیم و بخشی از این مشکل در همین حقیقت نهفته است؛ ارسطو 325 سال قبل از میلاد مسیح متوجه شد که شنوندگان سخنرانیهاش رو میتونه به دو دسته مختلف تقسیم کنه. اونهایی که از حرفهاش برای تصمیم گیری های آینده خودشون استفاده می کنند و کسانی که فقط گوش میدند تا مهارت گوینده رو محک بزنند! البته مخاطب های سخنرانی های ارسطو فقط مردان مرفه و سرمایه داران جامعه بودند. در حالیکه مخاطب های ما میتونند از هر قشری و با پس زمینه های فکری بسیار متنوع باشند. این مسئله در جایی که بحث یادگیری زبان مطرح میشه پررنگ تر هست. چون زبانی مثل انگلیسی که توسط میلیون ها نفر درهمه جای دنیا با لهجه های بسیار متفاوت صحبت میشه، کار رو برای تقویت مهارت شنیداری (لیسنینگ انگلیسی) سخت تر میکنه. بنابراین به دسته بندی جزئی تری در این زمینه نیاز داریم.
در یک مقاله (در ژورنال بین المللی مهارت گوش دادن) گفته شده که ما انسانها رو میشه از نظر نوع گوش دادن به چهار دسته تقسیم کرد:
شنونده شخص محور
شنونده فعالیت محور
شنونده زمان محور
شنونده محتوا محور
در نظر بگیرید که در یک اتاق هر چهار نفر این افراد حضور دارند و نفر پنجم یک پزشکه که به تازگی از مناطق زلزله زده برگشته و در حال صحبت کردن با اونهاست. پزشک قصد داره که با صحبتهاش این چهار مخاطب رو متوجه اهمیت وجود امکانات بیشتر در اون مناطق کنه و در صورت امکان حمایت اونها رو برای کمک جلب کنه. هر چهار مخاطب صدای پزشک رو به وضوح میشنوند و هیچ عامل خارجی مانع از شنیدن صدای گوینده نمیشه. اما هر کدوم از اون چهار شنونده دقیقا به چی گوش میدند؟
مخاطب شماره 1 (شنونده شخص محور): تمرکز اصلی این شخص روی خود گویندست و نه حرفی که میزنه. سوال هایی که در ذهن این شنونده وجود داره و منتظره تا براشون جوابی لا به لای حرف های پزشک پیدا کنه ممکنه این چیزها باشه “این پزشک چند سالشه؟ چه تخصصی داره؟ چرا تو اون مناطق بوده؟ احساس موفقیت میکنه یا نه؟ ازدواج کرده؟…” . مسلما تنها چیزی که این نوع شنونده متوجه اون نمیشه پیامی هست که گوینده تلاش میکنه تا منتقل بشه.
اگر خودتونو همچین شنونده ای میدونید یادتون باشه که پیام گوینده به اندازه خودش مهمه!
مخاطب شماره 2 (شنونده فعالیت محور): این شخص مدام در حال جستجو برای فهمیدن این هست که گوینده دقیقا ازش میخواد که چیکار کنه. و نهایتا پیام “این کارو انجام بده” مهمترین دریافت شنونده خواهد بود، بدون اینکه توجه زیادی به دلایل و جزئیاتش کنه.
مخاطب شماره 3 ( شنونده زمان محور): این نوع شنونده ها اونهایی هستند که مدام به ساعتشون نگاه میکنند و بی صبرانه پاهاشونو تکون میدن، به گوشیشون نگاه میکنند و به هر روشی به گوینده نشون میدن که صحبتش رو کوتاه کنه. این شخص نه به شخص گوینده علاقه ای داره و نه کمترین توجهی به پیام اون داره و اغلب از نشون دادن رفتاری غیر محترمانه برای کوتاه کردن حرف مخاطب ابایی نداره. البته باید در نظر داشته باشیم گاهی افراد علی رغم اهمیت زیادی که برای پیام مکالمه و گوینده قائلند، واقعا از نظر زمان تحت فشار هستند و این مسئله ای کاملا متفاوت با موضوع مورد بحث ماست.
این نوع شنونده ها کمترین دریافت رو از گوینده دارند و اگز در جایگاه یادگیرنده قرار داشته باشند (مثلا در یک سمینار آموزشی یا در یک کلاس) کمترین میزان یادگیری رو خواهند داشت.
مخاطب شماره 4 (شنونده محتوا محور): این شخص شاید بهترین نوع شنونده است (یا به قولی لیسنینگ خوبی داره 🙂 ) و به خوبی پیام مورد نظر پزشک رو دریافت میکنه و اونو بررسی و تحلیل میکنه. “این حرف تا چه حد دقیقه و چه معنایی داره؟ چطور و کجا میشه به این هدف رسید؟ …” این نوع شنونده ها تمرکز و علاقه اصلیشون پیام و محتوای حرفهایی است که میشنوند و به طور دقیق اطلاعات دریافتی از گوینده رو تحلیل و بررسی میکنند و در صورتی که بخش هایی از این اطلاعات به نظرشون دقیق و همخوان نباشه علاقه شون به گوش دادن به ادامه مطلب کمتر میشه.
این مثال خیلی ساده به ما نشون میده که گوش دادن (لیسنینگ) علی رغم اینکه به ظاهر کار سختی نیست، به خودی خود پیچیدگی های زیادی داره، و در یادگیری زبان جدید این سختی ها چند برابر میشه. یک پیام ثابت که به گروهی از افراد فرستاده میشه به یک شکل توسط همه اونها دریافت نمیشه و چیزی که در ذهن اون افراد میگذره تاثیر مستقیم روی پیامی که دریافت میکنند داره. اگر چه همه اون افراد صدای مشترکی رو میشنوند اما همه اونها به چیز مشابهی گوش نمیدند و هرکدوم در پس زمینه فکر خودش در حال انجام پروسه پیچیده ایه که باعث میشه چیزی رو که میشنوه به نوع کاملا متفاوت از فرد کنار دستیش دریافت کنه.این مسئله در زبان آموزانی که سطح دانش زبانی خوبی دارند هم میتونه مشکل ساز بشه . دونستن اینکه ما چه نوع شنونده ای هستیم میتونه کمک کنه که بخش بزرگی از این مشکل حل بشه.
نظر شما چیه؟ خودتونو جز کدوم یکی از این نوع شنونده ها میدونید؟
بخشهایی از اطلاعات این مقاله از کتاب زیر نوشته جیسون رنچ و همکارانش استخراج شده است:
Stand Up, Speak Out: The Practice and Ethics of Public Speaking
Push Past Your Blocks in Speaking English
این ویدیوی من در مورد تقویت مهارت شنیداری رو هم ببینید.( به زبان انگلیسی).
:اینجا نظرتونو برام بنویسید
2 Comments
-
[…] از هر کدوم، هیچ اتفاق خاصی در کوتاه مدت نمی افته. همیشه زیاد گوش دادن به معنی عمیق و موثر گوش دادن […]
-
[…] و تمرین مهارت های دیگری نیزداشته باشید. برای مثال مهارت گوش دادن فعال که در پست دیگری به جزئیات آن پرداخته شده به شما کمک می […]
Leave a Reply Cancel reply
You must be logged in to post a comment.
2 Comments
[…] از هر کدوم، هیچ اتفاق خاصی در کوتاه مدت نمی افته. همیشه زیاد گوش دادن به معنی عمیق و موثر گوش دادن […]
[…] و تمرین مهارت های دیگری نیزداشته باشید. برای مثال مهارت گوش دادن فعال که در پست دیگری به جزئیات آن پرداخته شده به شما کمک می […]